آی واژه | انوری

نماند در صدف مکرمات گوهر جود
نماند در صدف مکرمات گوهر جود
وبال گشت همه فضل و علم و راحت و مال
وبال گشت همه فضل و علم و راحت و مال
شرنگ گشت همه نوش و شهد و شکر جود
شرنگ گشت همه نوش و شهد و شکر جود
برفت باد مروت بگشت خاک وفا
برفت باد مروت بگشت خاک وفا
ببست آب فتوت بمرد آدر جود
ببست آب فتوت بمرد آدر جود
نخفت فتنه و بی جفت خفت شخص هنر
نخفت فتنه و بی جفت خفت شخص هنر
نماند همت و بی شوی ماند دختر جود
نماند همت و بی شوی ماند دختر جود
فلک به مهر نشد یک نفس مطیع خرد
فلک به مهر نشد یک نفس مطیع خرد
جهان به کام نشد یک زمان مسخر جود
جهان به کام نشد یک زمان مسخر جود
دریده گشت به زوبین ناکسی دل لطف
دریده گشت به زوبین ناکسی دل لطف
بریده گشت به شمشیر ممسکی سر جود
بریده گشت به شمشیر ممسکی سر جود
نمی دمد به مشامم نسیم سنبل عدل
نمی دمد به مشامم نسیم سنبل عدل
نمی دهد به دماغم بخار عنبر جود
نمی دهد به دماغم بخار عنبر جود
به صدق نیست در این عهد بخت ناصر جاه
به صدق نیست در این عهد بخت ناصر جاه
به طبع نیست در این عصر ملک غمخور جود
به طبع نیست در این عصر ملک غمخور جود
هلاک گشت عقات امل ز گرسنگی
هلاک گشت عقات امل ز گرسنگی
مگر نماند به برج شرف کبوتر جود
مگر نماند به برج شرف کبوتر جود
چرا فروغ نیابد هوای سال امید
چرا فروغ نیابد هوای سال امید
که آفتاب هنر رفت در دو پیکر جود
که آفتاب هنر رفت در دو پیکر جود
وجود جود عدم گشت و نیست هیچ شکی
وجود جود عدم گشت و نیست هیچ شکی
که در جهان کرم کس ندید منظر جود
که در جهان کرم کس ندید منظر جود
کنون که صبح خساست به شرق بخل دمید
کنون که صبح خساست به شرق بخل دمید
درون پرده شود آفتاب خاور جود
درون پرده شود آفتاب خاور جود
سهیل عدل نتابد به طرف قطب شرف
سهیل عدل نتابد به طرف قطب شرف
سپهر ملک نگردد به گرد محور جود
سپهر ملک نگردد به گرد محور جود
در این هوس که خرامنده ماه من برسید
در این هوس که خرامنده ماه من برسید
به شکل عربده بر من کشید خنجر جود
به شکل عربده بر من کشید خنجر جود
لبش به نوش بیاکنده لطف صانع لطف
لبش به نوش بیاکنده لطف صانع لطف
رخش به مشک نگاریده صنع داور جود
رخش به مشک نگاریده صنع داور جود
به خشم گفت که چندین به رسم بی ادبان
به خشم گفت که چندین به رسم بی ادبان
مگوی مرثیهٔ جود در برابر جود
مگوی مرثیهٔ جود در برابر جود
امید جود مبر از جهان کنون که گشاد
امید جود مبر از جهان کنون که گشاد
فلک به طالع فرخنده بر جهان در جود
فلک به طالع فرخنده بر جهان در جود
به عون همت سلطان عصر و شاه جهان
به عون همت سلطان عصر و شاه جهان
شجاع دولت و سالار ملک و صفدر جود
شجاع دولت و سالار ملک و صفدر جود
خدایگان سلاطین ستوده عزالدین
خدایگان سلاطین ستوده عزالدین
کمال ملت و دیهیم عدل و مفخر جود
کمال ملت و دیهیم عدل و مفخر جود
جهانگشای ولی نعمتی که همت او
جهانگشای ولی نعمتی که همت او
همیشه هست به انعام روح پرور جود
همیشه هست به انعام روح پرور جود
طری به مکرمت جود اوست سوسن ملک
طری به مکرمت جود اوست سوسن ملک
قوی به تقویت کلک اوست لشکر جود
قوی به تقویت کلک اوست لشکر جود
به فهم حکمت او حاصل است مشکل علم
به فهم حکمت او حاصل است مشکل علم
به وهم همت اوظاهر است مضمر جود
به وهم همت اوظاهر است مضمر جود
نهفته در دل داهیش بخت ذات کرم
نهفته در دل داهیش بخت ذات کرم
سرشته در کف کافیش طبع جوهر جود
سرشته در کف کافیش طبع جوهر جود
به یمن دولت او گشت چرخ خادم ملک
به یمن دولت او گشت چرخ خادم ملک
به عون همت او هست دهر چاکر جود
به عون همت او هست دهر چاکر جود
زهی به حزم و فراست کمال رتبت و جاه
زهی به حزم و فراست کمال رتبت و جاه
خهی به عزم و سیاست کمال و زیور جود
خهی به عزم و سیاست کمال و زیور جود
تویی به طالع میمون مدام بابت ملک
تویی به طالع میمون مدام بابت ملک
تویی به رای همایون همیشه در خور جود
تویی به رای همایون همیشه در خور جود
به احتشام تو فرخنده گشت طالع سعد
به احتشام تو فرخنده گشت طالع سعد
به احترام تو رخشنده گشت اختر جود
به احترام تو رخشنده گشت اختر جود
ز عکس تیغ تو تایید یافت بازوی عدل
ز عکس تیغ تو تایید یافت بازوی عدل
به نوک کلک تو تشریف یافت محضر جود
به نوک کلک تو تشریف یافت محضر جود
غلام ملک تو بر سر نهاد تاج شرف
غلام ملک تو بر سر نهاد تاج شرف
عروس بخت تو بر روی بست معجر جود
عروس بخت تو بر روی بست معجر جود
ندید مثل تو هنگام عدل چشم خرد
ندید مثل تو هنگام عدل چشم خرد
نزاد شبه تو هنگام لطف مادر جود
نزاد شبه تو هنگام لطف مادر جود
بنازنید ترا افتخار بر سر تخت
بنازنید ترا افتخار بر سر تخت
بپرورید ترا روزگار بر بر جود
بپرورید ترا روزگار بر بر جود
صفات حمد تو در ابتدای مصحف مجد
صفات حمد تو در ابتدای مصحف مجد
مثال نعت تو در انتهای دفتر جود
مثال نعت تو در انتهای دفتر جود
ز هول جود تو لاغر شدست فربه بخل
ز هول جود تو لاغر شدست فربه بخل
ز امن بر تو فربه شدست لاغر جود
ز امن بر تو فربه شدست لاغر جود
شدست نام تو مجموع بر وجود کرم
شدست نام تو مجموع بر وجود کرم
بدین صفات شدی در زمانه سرور جود
بدین صفات شدی در زمانه سرور جود